پس از کشته شدن بایدو، غازانخان پسر ارغون در تبریز به تخت نشست و خواجه صدرالدین احمد خالد زنجانی را به وزارت خود منصوب کرد. غازان خان دین مقدس اسلام را مذهب رسمی دولت ایلخانی اعلام کرد و برای رفاه حال مردم قوانینی وضع کرد که یاسای غازانی خوانده میشود. اسلام آوردن غازان سبب شورش عدهای از شاهزادگان مغول شد، اما شورش آنان به دست امیر نوروز سرکوب شد و صدر جهان هم به اتهام همکاری با شورشیان به صلاحدید امیر نوروز از مقام خود عزل شد، اما دیری نگذشت که بار دیگر مقام خود را بازیافت و درصدد گرفتن انتقام خود از امیر نوروز برآمد. آنگاه برای رسیدن به هدف خود، نامهای خطاب به سلطان مصر از زبان امیر نوروز مبنی بر لشکرکشی او به ایران جعل کرد. غازان خان همینکه از این امر آگاه شد در ۶۹۶ هجری بعد از کشتن برادر امیر نوروز، خود او را هم به قتل رسانید. در سال ۶۹۷ هجری بر صدر جهان هم خشم گرفت و او را کشت. در سال ۶۹۹ هجری در نزدیکی حمص در محل المروج مسلمانان را شکست داد و بر شام و فلسطین مستولی شد. در همین زمان برای سرکوبی شورش مغولان جغتایی به ایران برگشت. در همین سال به فرمان غازان خان نمایندگانی رهسپار دربار قوبیلای قا آن در چین شدند. در سال ۷۰۱ هجری به فرمان غازان خان، مورخان، سالهای شمسی و قمری را با یکدیگر تطبیق دادند. در سال ۷۰۲ هجری الملک الناصر محمد پادشاه مصر از غیبت غازان خان استفاده کرد و مجدداً سرزمینهای ازدسترفته را به تصرف خود درآورد و در محل مروج الصفر غازان خان را بهسختی شکست داد. غازان خان معاصر است با ملک رکنالدین پسر ملک شمسالدین (۶۷۷ – ۷۰۵ ه.ق.) از آل کرت و جلالالدین طیب شاه (۶۶۴-۶۸۱ ه. ق) و بهاءالدین اسماعیل برادر طیب شاه (۶۸۱ – ۶۸۸ ه.ق.) و نظامالدین حسن پسر جلالالدین طیب شاه (۶۸۸ – ۷۲۵ ه.ق.) از ملوک شبانکاره و مظفرالدین محمد پسر سلطان حجاج (۶۹۴-۷۰۲ ه.ق.) و قطبالدین شاه جهان پسر سیورغتمش (۷۰۲-۷۰۳ ه.ق.) از سلسله قراختائیان کرمان و امیر شرفالدین محمود شاه اینجو (۷۰۳-۷۳۶ ه.ق.) از امرای خاندان اینجو و امیر مبارز الدین محمد ابن غیاثالدین حاجی (۶۶۰ – ۷۲۳ ه.ق.) از آل مظفر و افراسیاب پسر یوسف شاه (۶۸۸ – ۶۹۵ ه.ق.) نصرت الدین احمد پسر یوسف شاه (۶۹۵ – ۷۳۰ ه.ق.) از اتابکان لر بزرگ و حسامالدین عمر پسر جمالالدین (۶۹۳ – ۶۹۵ ه.ق.) و عزالدین محمد پسر عزالدین حسین (۶۹۵ – ۷۱۶ ه.ق.) از اتابکان لر کوچک. مهمترین حوادثی که در دوران سلطنت غازان خان و معاصران ایرانی او در کشورهای دیگر جهان به وقوع پیوست، به شرح زیر است:
آسیا
چین: در چین سلسله یوان سلطنت میکرد (۱۲۷۹ – ۱۳۶۸ م.) دهلی: پادشاه دهلی از شاخه خلج در این زمان فیروز شاه است. (۱۲۹۰ – ۱۲۹۵ م.) وی مغولان را که به پنجاب حمله کرده بودند. مغلوب کرد، با این اوصاف مواجه با سرکشی امرای خود گردید و روزبهروز اوضاع مملکت آشفتهتر میشد. عاقبت توسط برادرزاده خود علاءالدین خلجی کشته شد. بعد از کشته شدن فیروز شاه علاءالدین خلجی جانشین او شد. (۶۹۵ – ۷۱۵ ه.ق.) (۱۲۹۵ – ۱۳۱۵ م.) وی چند ماه از دوران سلطنت خود را صرف دستگیری طرفداران فیروز شاه کرد. بهفرمان وی تعدادی از آنها یا کور شدند و یا به قتل رسیدند. عثمانی: غازان خان معاصر است باعثمان اول (۱۲۵۹ – ۱۳۲۶ م.) پسرار طغرل اولین فرمانروای سلسله سلاطین عثمانی. در آغاز تابع سلاجقه روم بود. با زوال قدرت سلاجقه، اعلام استقلال کرد، او سر حد ممالک روم شرقی را با تسخیر بعضی از قسمتهای آن به سمت مغرب، عقب برد. یمن: عمر الاشرف از سلسله رسولیان در این زمان فرمانروای یمن بود. (۶۹۴ ه.ق.)(۱۲۹۴ م.) و جانشین وی داود الموید است.
افریقا
الجزایر: فرمانروای سلسله بنی زیان در این زمان ابو زیان اول است.
مصر: فرمانروای ممالیک بحری مصر در این زمان حسامالدین لاچین است.
اروپا
آراگون: در سال ۰ ۷۰ هجری جیمز دوم پادشاه مملکت آراگون سفیری به دربار غازان خان فرستاد.
آلمان: پادشاه آلمان در این زمان آدلف ناسوئی است. (۱۲۹۲ – ۱۲۹۸ م.) که بهوسیله مجلس نمایندگان (دیت) از سلطنت خلع شد و دیری نگذشت که از سپاهیان آلبرشت اول شکست خورد و کشته شد، بعد از وی آلبرشت اول به سلطنت رسید (۱۲۹۸ – ۱۳۰۸ م.) وی پسر رودلف اول است که پس از پیروزی بر آدلف ناسوئی به سلطنت رسید.
اسکاتلند: پادشاه اسکاتلند در این زمان بیلیل است.
انگلستان: پادشاه انگلستان ادوارد اول بود. (۱۲۷۲ – ۱۳۰۷ م.)؛ که در دوران سلطنت وی پارلمان انگلستان در سال ۱۲۹۵ م. تقریباً به شکل کنونی درآمد.
بوهم: شاه بوهم و نسلاوس دوم است (۱۲۷۸ -۱۳۰۵ م.) که شاه لهستان نیز بود.
پرتغال: شاه پرتغال در این زمان دی نیز است. (۱۲۷۹ – ۱۳۲۵ م.)
روم شرقی: امپراتور روم شرقی در این زمان آندرونیکوس دوم است.
سیسیل و ناپل: شاه ناپل و سیسیل در این زمان شارل دوم است.
فرانسه: پادشاه فرانسه در این زمان فیلیپ چهارم است. (۱۲۸۵ – ۱۳۱۴ م.). همانطور که در حوادث دوران سلطنت گیخاتو گفته شد، دیری نپایید که اهالی فلاندر که به آزادی خود علاقه داشتند، سر به شورش برداشتند. لیکن در سال ۱۳۰۲ م. در جنگ کورترر، کشته بسیار دادند. فیلیپ لوپل که در این گیرودار، گرفتار کشمکش با پاپ بود، در سال ۱۳۰۳ م. گوین را به ادوارد پادشاه انگلستان پس داد و چون از اینسو آسودهخاطر شد، رهسپار فلاندر گردید و سپاه حریف را در سال ۱۳۰۴ م. بهسختی شکست داد، لیکن کار خاتمه نیافت. به همین سبب، شاه از تصرف فلاندر چشم پوشید. فیلیپ لوبل در سال ۱۲۹۶ م. با پاپ بونینواس هشتم از در مخالفت درآمد.
اولین برخورد فیلیپ با پاپ بونیفاس براثر فرمانی رخ داد که در سال ۱۲۹۶ م. از طرف پاپ خطاب به شخصیتهای عالیمقام کلیسا صادر شد که در این زمان فرمان پاپ مقامات عالی دینی را از هرگونه کمک مالی به شاه ممنوع کرده بود. فیلیپ لوبل در سال ۱۳۰۲ م. مجلس بزرگی از بزرگان و عامه مردم در نوتردام پاریس منعقد کرد و برای حفظ حقوق مملکت از مجلس استمداد جست. مجلس تأیید شاه را به عهده گرفت و پیام صلحآمیزی برای پاپ ارسال شد، لیکن پاپ زیر بار نرفت. بونیفاس هشتم مجمع اسقفهای فرانسه را در روم بر ضد فیلیپ لوبل تشکیل داد. با وجود این، هنوز اقدام مهمی صورت نگرفته بود. سرانجام طرح گیوم دونوگاره را به فیلیپ قبولاند. طرح مزبور عبارت از این بود که به ایتالیا بروند و پاپ را دستگیر کنند. نوگاره برای زمینهسازی، زشتترین جنایات را به پاپ نسبت داد و از شاه تقاضا کرد که او را توقیف کند. سپس به ایتالیا رفت و در هفتم سپتامبر ۱۳۰۳ وارد شهر رم شد. عامه مردم نیز به دسته او ملحق شدند و به تاراج خانه دوستان پاپ پرداختند. دو روز بعدازاین حادثه عقیده مردم برگشت و آوای زندهباد پاپ و مرگ بر بیگانگان را سردادند. نوگاره فرار کرد و پاپ نجات یافت ولیکن یک ماه بعد درگذشت.
مجارستان: شاه مجارستان در این زمان آندرانس سوم است، (۱۲۹۰ – ۱۳۰۱ م.) که وی آخرین شاه سلسله مشهور آرپاد است. بعد از مرگ وی سلطنت به ونسلاوس سوم رسید.