نقشۀ تاریخ


سلجوقیان


نقشه تاریخ ایران و جهان

سلسله سلجوقی را می‌توان مهم‌ترین دولتی دانست که به دست ترکان تأسیس شد زیرا در طول زمامداری سلاطین این سلسله تحول بزرگی در فرهنگ و تمدن اسلام به‌ویژه در ایران به وجود آمد. سلجوقیان طایفه‌ای از ترکمانان غزند که به پنچ شعبه بزرگ تقسیم‌شده بودند: ۱- سلاجقه بزرگ ۲- سلاجقه عراق ۳- سلاجقه روم ۴ – سلاجقه کرمان ۵ سلاجقه شام. سلاطین سلجوقی از سال ۴۲۹ هجری تا ۵۹۰ هجری در نواحی خراسان و قسمتی از بلاد شام و روم حکومت کرده‌اند. مؤسس واقعی این سلسله را باید سلاجقه بزرگ دانست. سلجوقیان منسوب‌اند به سلجوق ابن دقاق که فرزندانش مؤسس سلسله سلجوقیان شده‌اند. ترکان سلجوقی در اواخر حکومت سامانیان، به دلیل تنگی جا از رود جیحون گذشتند و وارد ماوراءالنهر شدند. مقارن سلطنت محمود غزنوی، فرزندان سلجوق ابن دقاق در آن نواحی، قدرت و نفوذ زیادی به هم زده بودند. هنگام لشکرکشی سلطان محمود به خراسان و ماوراءالنهر، او از قدرت سلجوقیان متوحش شد و یکی از رؤسای این طایفه را به نام اسرائیل گروگان گرفت که در زندان محمود درگذشت. پس از مرگ سلطان محمود، در زمان سلطان مسعود برادر زادگان اسرائیل یعنی طغرل بیک و یبغو چغری بیک برای گرفتن انتقام عموی خویش در خراسان سر به شورش برداشتند و سرانجام طغرل در سال ۴۳۱ هجری سلطان مسعود را در محل دندانقان شکست داد و بر سرتاسر خراسان مسلط شد.

طغرل ابن میکائیل

در سال ۴۲۹ هجری طغرل بیک در نیشابور به تخت نشست. در سال ۴۳۳ گرگان و طبرستان را که جزو قلمرو انوشیروان زیاری بود. تصرف کرد. در سال ۴۳۴ هجری خوارزم و همدان را که در تصرف غزنویان و آل بویه بود، ضمیمه متصرفات خود ساخت. در سال ۴۴۶ آذربایجان و قسمتی از آسیای صغیر را تصرف کرد. یک سال بعد عازم بغداد شد و به فرمان القائم خلیفه عباسی به نام او خطبه خوانده شد و ملقب به رکن‌الدوله ابوطالب یمین امیرالمومنین گردید. در سال ۴۵۱ هجری ارسلان بساسیری را که در برابر خلیفه شورش کرده بود، در جنگی شکست داد و به قتل رسانید. سمت وزارت طغرل را عمیدالملک کندری بر عهده داشت که از اواخر سال ۴۴۸ هجری تا پایان سلطنت طغرل در این مقام باقی بود. طغرل در سال ۴۵۵ هجری در ری درگذشت.

آلپ ارسلان ابن چغری

عمیدالملک کندری طبق وصیت طغرل یکی از فرزندان چغری یعنی سلیمان را به تخت سلطنت نشاند، اما آلپ ارسلان از این امر آگاه شد، زیر بار اطاعت برادر خود نرفت و به یاری وزیر دانشمند خود خواجه نظام‌الملک، خود را وارث حقیقی تخت و تاج طغرل اعلام داشت. عمیدالملک کندری که وضع را چنین دید، دستور داد که خطبه پادشاهی به نام آلپ ارسلان خوانده شود. بااین‌حال در سال ۴۵۶ هجری به تحریک نظام‌الملک، عمیدالملک زندانی شد و بعد از مدت یک سال به قتل رسید. آلپ ارسلان از هر طرف به توسعه قلمرو خود پرداخت تا جایی که حدود دولت سلاجقه را ازیک‌طرف به کنار رود سیحون و از طرف دیگر به سواحل دریای مدیترانه رسانید. در سال ۴۵۶ هجری امیر ناحیه ختلان را شکست داد و قلمرو او را به تصرف خود درآورد. در سال ۴۵۸ فارس را تصرف کرد. در سال ۴۶۳ هجری رومانوس دیوجانوس امپراتور روم شرقی را در محل ملازگرد مغلوب و اسیر گردانید. در ابتدای سال ۴۶۵ هجری برای سرکوبی شمس الملک نصر رهسپار سمرقند شد، لیکن در نزدیکی یکی از قلعه‌های کنار جیحون به دست یوسف نامی که نگهبان آن قلعه بود، به قتل رسید.

جلال‌الدین ملکشاه ابن آلپ ارسلان

بعد از کشته شدن آلپ ارسلان، فرزندش ملکشاه جانشین او شد. در آغاز کار با مشکلات بسیار روبرو شد، اما براثر کاردانی و شایستگی خواجه نظام الملک، تمام مشکلات یکی بعد از دیگری به نحو شایسته حل شد. در سال ۴۷۳ هجری تکش برادر ملکشاه با وی جنگید و او را شکست داد و دستگیر کرد. در سال ۴۷۷ هجری انطاکیه را فتح کرد و خط مرزی دولت سلاجقه را از سمت مغرب به سواحل مدیترانه رساند. در سال ۴۷۹ هجری از راه موصل به بلاد دره علیایی فرات رفت و بعضی از قلعه‌های آن سرزمین را که هنوز در تصرف رومیان بود، به قلمرو خود ضمیمه و حلب را نیز تصرف کرد. در سال ۴۸۲ هجری سمرقند را گرفت. ملکشاه در اواخر سلطنت خود بر سر انتخاب ولیعهد با خواجه نظام الملک اختلاف‌نظر پیدا کرد. بعد از کشته شدن خواجه نظام‌الملک به دست فدائیان اسماعیلی، در سال ۴۸۵ هجری تاج‌الملک شیرازی را به‌جای نظام‌الملک منصوب کرد. دیری نگذشت که ملکشاه هم درگذشت.

رکن‌الدین ابوالمظفر برکیارق

بعد از مرگ ملکشاه، ترکان خاتون همسر او پسر خردسال خود، محمود را به سلطنت برداشت و برکیارق بزرگ‌ترین پسر ملکشاه را زندانی کرد که بعدها به یاری طرفداران خواجه نظام‌الملک از زندان رها شد. در سال ۴۸۵ هجری ترکان خاتون عازم سرکوبی برکیارق شد، اما در نزدیکی بروجرد از سپاهیان برکیارق شکست خورد. درنتیجه برکیارق بر تخت سلطنت نشست و یکی از پسران نظام‌الملک یعنی عزالملک حسین را به سمت وزارت خویش منصوب کرد. در سال ۴۸۷ هجری تتش هم برکیارق مدعی سلطنت شد. برکیارق از وی شکست خورد و به اصفهان گریخت. مخالفان برکیارق درصدد دستگیری او برآمدند. مقارن این ایام محمود مدعی دیگر او درگذشت و بار دیگر برکیارق به سلطنت رسید. مدعی دیگر برکیارق برادرش محمد بود که در سال ۴۹۳ هجری سه بار بین این دو زدوخورد درگرفت و سرانجام بار دیگر صلح کردند و مقرر شد که محمد بر نواحی آذربایجان و ارمنستان و موصل و شام حکومت کند و عراق و اصفهان و جبل متعلق به سنجر یکی دیگر از پسران ملکشاه باشد. در حقیقت این اقدام را باید با تجزیه متصرفات سلجوقیان یکی دانست.

غیاث‌الدین ابو شجاع محمد

بعد از درگذشت برکیارق، امیر ایاز که سمت سپهسالاری را بر عهده داشت از خلیفه برای ملکشاه فرزند برکیارق بیعت گرفت. ملکشاه در آغاز کار، با مخالفت عموی خود محمد روبرو شد، اما سرانجام بین طرفین مصالحه شد و ملکشاه تحت بیعت محمد قرار گرفت و در حقیقت زمامدار واقعی شد. در سال ۵۰۰ هجری محمد با پیروان فرقه اسماعیلیه در نزدیکی اصفهان جنگید و آن‌ها را شکست داد و در سال ۵۰۹ هجری جهت کمک به مسلمانان شام و الجزیره عازم جنگ‌های صلیبی شد، لیکن به دلیل اختلاف بین امرای مسلمان شام و الجزیره از سپاه صلیبیون شکست خورد.

سنجر ابن ملکشاه

بعد از درگذشت سلطان محمد، سلطنت ایران شرقی نصیب برادرش سنجر شد. سنجر در سال ۴۹۱ هجری طخارستان و ترند را ضمیمه متصرفات خود ساخت و در سال ۴۹۴ هجری به فرمان وی یکی از سردارانش مأمور فتح قلعه‌های اسماعیلیه شد و این سردار عده زیادی از پیروان اسماعیلیه را کشت، اما سرانجام بین سنجر و پیروان فرقه اسماعیلیه بدین شرط صلح برقرار شد که پیروان مذهب مذکور از ساختن قلعه‌های جدید خودداری کنند و دست از تبلیغ بردارند. در سال ۴۹۵ هجری پادشاه ترکستان را که بنای تجاوز به سرزمین خراسان داشت، مغلوب کرد و کشت. در سال ۵۱۱ هجری غزنین را از ارسلانشاه غزنوی گرفت. در سال ۵۱۳ هجری فرزند محمد را که مدعی سلطنت او بود، در نزدیکی ساوه شکست داد، لیکن به درخواست مادر خود، او را بخشید. در سال ۵۲۴ هجری ماوراءالنهر را تصرف کرد. در سال ۵۳۳ هجری آتسز خوارزمشاه را شکست داد. در سال ۵۴۶ هجری به جنگ گورخان قراختائی رفت، لیکن در محل قطوان از گورخان شکست خورد و متصرفات شرقی او از کاشغر تا بخارا به تصرف گورخان درآمد. در سال ۵۴۷ هجری علاءالدین جهانسوز غوری را مغلوب و اسیر کرد. ترکان که مالیات خود را همه‌ساله به مأموران سنجر پرداخت می‌کردند، در این زمان به سبب بدرفتاری مأموران سر به شورش برداشتند. سنجر در سال ۵۴۸ هجری عازم سرکوبی آن‌ها شد، لیکن به‌سختی شکست خورد و قریب مدت چهار سال در اسارت غزان بود، اما بعد از مرگ همسرش به کمک نگهبانان خود گریخت و به مرو آمد و بار دیگر به تخت سلطنت نشست. لیکن به دلیل ضعف دوران پیری و آشفتگی اوضاع کشور، از پا درآمد و در سال ۵۵۲ هجری درگذشت.

مغیث الدین ابوالقاسم محمود ابن محمد

همان‌طور که گفته شد، بعد از درگذشت سلطان محمد، فرزندش محمود در اصفهان بر تخت نشست و بنای مخالفت را با سنجر گذاشت، اما پس از شکستی که از سنجر خورد، مورد بخشایش قرار گرفت و به حکومت عراق منصوب شد. در سال ۵۱۲ هجری محمود برای رفع این اختلاف بین شحنه خود و مسترشد خلیفه عباسی عازم بغداد شد و پس از تصرف بغداد، خلیفه به‌ناچار از در آشتی درآمد و محمود به همدان برگشت.

داود ابن محمود

داود پسر محمود بعد از مرگ پدر به سلطنت رسید. در این زمان مسعود عموی وی تبریز را به تصرف خود درآورد. از طرف دیگر سلجوقشاه برادر دیگر مسعود رهسپار بغداد شد و مورد محبت خلیفه قرار گرفت. همین‌که مسعود از این امر آگاه شد به بغداد لشکر کشید. خلیفه ناچار قبول کرد که خطبه سلطنت را به نام مسعود جاری کند، به‌شرط آنکه سلجوقشاه را ولیعهد خود کند. در سال ۵۲۶ هجری برادر دیگر مسعود در ری به خدمت سلطان سنجر رسید و به فرمان او به حکومت عراق منصوب شد. هنگامی‌که خلیفه و مسعود و سلجوق شاه آگاه شدند، عازم جنگ با سنجر گردیدند، لیکن از سپاهیان سنجر شکست خوردند و طغرل رسماً به سلطنت نشست و تا سال ۵۲۹ هجری سلطنت کرد،

غیاث‌الدین ابوالفتح مسعود ابن محمود

مسعود ابن محمد بعد از مرگ طغرل به سلطنت رسید. وی در حقیقت آخرین نماینده قدرت سلاجقه در مغرب ایران است. هرچند که در برابر قدرت سنجر، سلطنت مسعود چندان رونق و اهمیتی نداشت، لیکن به دلیل غلبه او بر خلفای عباسی و سرکوبی مدعیان سلطنت، در میان زمامداران سلاجقه غرب ایران، دارای اهمیت خاصی است.

 

معزالدین ابوالفتح ملکشاه ابن محمود

بعد از مرگ سلطان مسعود، ملکشاه ابن محمود به سلطنت رسید. وی به دلیل افراط در عیاشی بعد از چهار ماه به دست بزرگان مملکت از سلطنت معزول شد.

غیاث‌الدین ابوشجاع محمد ابن محمود ابن محمد

بزرگان کشور پس از عزل ملکشاه، محمد برادر او را به سلطنت برگزیدند.

غیاث‌الدین ابوالفتح سلیمانشاه ابن محمد

بعد از درگذشت سلطان محمد دوم بر سر تعیین جانشینی او بین بزرگان مملکت اختلاف بروز کرد، عده‌ای از سلطنت سلیمانشاه طرفداری می‌کردند و عده‌ای دیگر مایل بودند که برادرش ملکشاه به سلطنت برسد. در این میان جمع دیگری از ارسلانشاه ابن طغرل پسر زن ایلدگز برای رسیدن به قدرت حمایت می‌کردند. با تمام این احوال سلطنت نصیب سلیمانشاه شد و در همدان به تخت نشست. برای جلب نظر ایلدگز، ارسلانشاه را به مقام ولایتعهدی خود منصوب کرد، اما بزرگان کشور سلیمانشاه را به دلیل بی کفایتی از سلطنت بر کنار کردند و او را کشتند.

رکن الدین ابوالمظفر ارسلانشاه ابن طغرل

بعد از قتل سلیمانشاه، ارسلانشاه جانشین او شد. در این زمان حل‌وفصل کلیه امور کشور به دست ایلدگز افتاد و در حقیقت ارسلانشاه اسماً سلطنت می‌کرد. در سال ۵۵۷ هجری ارسلانشاه به گرجستان لشکر کشید و با گیورکی سوم پادشاه این کشور جنگید و او را شکست داد. در این پیکار غنایم زیاد و اسرایی چند به دست سپاهیان مسلمان ارسلانشاه افتاد.

طغرل ابن ارسلانشاه

بعد از مرگ ارسلانشاه، به کمک اتابک جهان‌پهلوان، فرزند خردسال ارسلانشاه به نام طغرل سوم به تخت سلطنت نشست و به فرمان اتابک، برادر ارسلان به سپهسالاری لشکر منصوب شد. بعد از مرگ جهان‌پهلوان، طغرل برای اینکه خود را از زیر بار نفوذ قزل ارسلان آزاد کند، رهسپار سمنان شد. قزل ارسلان به تعقیب او شتافت. در نزدیک دامغان از سپاهیان طغرل شکست خورد، طغرل پس‌ازاین فتح به همدان مراجعت و به استقلال سلطنت کرد. قزل ارسلان برای جبران شکست خود از ناصر خلیفه عباسی یاری خواست. خلیفه در سال ۵۸۲ هجری سپاهی به کمک او فرستاد، لیکن آنان از طغرل شکست خوردند. مدت زیادی نگذشت که قلمرو طغرل در محاصره اتابکان آذربایجان و خلیفه عباسی و خوارزمشاه قرار گرفت. طغرل در سال ۵۸۶ هجری به اسارت قزل ارسلان درآمد، اما بر اثر مرگ قزل ارسلان از زندان نجات یافت و دولت او بار دیگر سروسامانی گرفت. لیکن در سال ۵۹۰ هجری در نزدیکی ری از قتلغ اینانج پسر محمد جهان‌پهلوان و سلطان علاءالدین تکش خوارزمشاه شکست خورد و به قتل رسید. با مرگ او دولت سلجوقیان ایران منقرض شد. از ترکستان تا سواحل مدیترانه و سواحل عمان و خلیج فارس و منطقه عربستان و شامات و آسیای صغیر تا دریای مرمره در تصرف سلجوقیان بود.

نام پادشاهان سلاجقه بزرگ

۱. رکن الدوله ابو طالب طغرل ابن میکاییل ابن سلجوقی

۲. آلپ ارسلان محمد ابن چغری

۳. معزالدین ابوالفتح ملکشاه ابن آلپ ارسلان

۴. برکیارق ابن ملکشاه

۵. سنجر ابن ملکشاه

سلاجقه کرمان

قاورد برادر آلپ ارسلان مؤسس این سلسله است. به همین سبب این سلسله به آل قاورد هم معروف است. آخرین فرد آن محمدشاه سلجوقی فرزند بهرام شاه است که از ملک دینار که از امرای غز بود، شکست خورد و به سیستان گریخت و تاریخ این سلسله از پادشاهان محلی کرمان دارای مشکلاتی است، زیرا سال های شروع و پایان سلطنت بعضی از آن‌ها درست روشن نیست.

نام سلاجقه کرمان

۱. عمادالدین قره ارسلان قاورد ابن چغری بیک

۲. کرمانشاه ابن قاورد

۳. حسین ابن قاورد

۴. رکن الدین سلطان شاه ابن قاورد

۵. تورانشاه ابن قارود

۶. ایرانشاه ابن تورانشاه

۷. ارسلانشاه ابن کرمانشاه

۸٫ مغیث الدین محمد

۹. مغیث الدین طغرل شاه ابن محمد

۱۰. بهرامشاه ابن مغیث الدین الدین طغرل

۱۱. ارسلان دوم فرزند مغیث الدین طغرل

 ۱۲. ترکان شاه ابن مغیث الدین طغرل

۱۳. سلطان محمد دوم فرزند بهرام شاه

سلاجقه عراق

سلاجقه عراق از فرزندان سلطان محمد ابن ملکشاه هستند که در نواحی فارس و عراق و خوزستان و آذربایجان و کردستان حکمرانی داشته اند، مؤسس این شعبه مغیث الدین محمود ابن محمد و آخرین آن‌ها طغرل ابن ارسلان است که مغلوب خوارزمشاه شد.

نام و مدت زمامداری سلاجقه عراق

۱. مغیث الدین ابوالقاسم محمود ابن ملکشاه

۲. غیاث‌الدین داود ابن محمود

۳. رکن الدین ابو طالب طغرل دوم ابن سلطان محمد

۴. معزالدین ابوالفتح مسعود ابن سلطان محمد

۵. معزالدین ابوالفتح ملکشاه دوم پسر سلطان محمود

۶. غیاث‌الدین ابو شجاع محمد پسر سلطان محمد

۷. غیاث‌الدین ابو شجاع سلیمانشاه پسر سلطان محمود

۸. رکن الدین ابوالمظفر ارسلانشاه پسر طغرل دوم

۹. رکن الدین ابوطالب طغرل سوم پسر ارسلانشاه

نقشه تاریخ ایران و جهان