شاهعباس قبل از مرگ، سام میرزا پسر صفی میرزا را جانشین خود کرد. وی پس از جلوس به تخت سلطنت، به شاه صفی معروف شد، در سال ۱۰۳۲ هجری یکی از امرای گرجی به نام گیورکی ملقب به مراوی که در خدمت شاهعباس بود، نسبت به شاه صفی یاغی شد و سلطان مراد چهارم پادشاه عثمانی را برضد شاه صفی تحریک کرد.
سلطان مراد، خسرو پاشا صدراعظم خود را مأمور تصرف بغداد کرد. در سال ۱۰۳۸ هجری در نزدیکی مریوان زینل خان شاملو سردار معروف شاه صفی را شکست داد. در همین سال ازبکان به مشهد حمله بردند اما از منوچهر خان حاکم آنجا شکست خوردند و عقب نشستند. در سال ۱۰۳۹ هجری شاه صفی برای نجات بغداد عازم آن دیار شد. همینکه خسرو پاشا از حرکت شاه صفی آگاه شد، محاصره بغداد را رها کرد و در سال ۱۰۴۱ هجری بهفرمان شاه صفی، رستم خان سپهسالار، طهمورث خان پادشاه گرجستان را که راه عصیان در پیشگرفته بود، مغلوب و فراری ساخت و خسرو میرزا یکی از شاهزادگان گرجی که در دربار میزیست، به دستور شاه صفی به سلطنت گرجستان منصوب شد. در سال ۱۰۴۲ هجری بهفرمان شاه صفی، امامقلی خان فاتح هرمز بهاتفاق سه فرزندش کشته شدند. در سال ۱۰۴۳ هجری بار دیگر بین دو دولت ایران و عثمانی جنگ درگرفت که به نتیجه قطعی منجر نشد. در سال ۱۰۴۵ هجری سلطان مراد چهارم پس از تصرف ایروان وارد تبریز شد، ولی به دلیل بروز سرما مجبور به مراجعت شد. بعد از برگشت وی شاه صفی ایروان را تصرف کرد و به اصفهان بازگشت، در سال ۱۰۴۸ هجری سلطان مراد به کمک محمد پاشا سردار خود بغداد را محاصره کرد. شاه صفی عازم نجات بغداد شد، لیکن به دلیل سقوط آن شهر ناچار تقاضای صلح کرد و درنتیجه بغداد به تصرف دولت عثمانی درآمد. پس از فتح بغداد به دست عثمانیها پیمانی به نام عهدنامه زهاب در سال ۱۰۴۹ هجری بین ایران و عثمانی بسته شد که به جنگهای طولانی بین آنها پایان داد.
شاه صفی در دوازدهم ماه صفر سال ۱۰۵۲ هجری در مراجعت از سفر مشهد در کاشان، براثر افراط در بادهگساری و یا مسموم شدن درگذشت.
مهمترین حوادثی که در دوران سلطنت شاه صفی در جهان آن روز به وقوع پیوست، چنین است:
آسیا
چین: در چین سلسله مینگ سلطنت میکرد. (۱۳۶۸ – ۱۶۴۴ م.) ژاپن: درژاپان خاندان توکوگاواسلطنت میکرد. (۱۶۰۳ – ۱۸۶۷ م.) عثمانی: در عثمانی، سلطان مراد چهارم سلطنت میکرد (۱۶۲۳ – ۱۶۴۰ م.) وی بغداد را که شاهعباس از او گرفته بود، پس گرفت. بعد از مرگ سلطان مراد چهارم سلطنت به ابراهیم اول یکی دیگر از پسران سلطان احمد رسید (۱۶۴۰ – ۱۶۴۸ م.) که مردی ضعیفالنفس و عیاش بود. به همین علت شورشی برپا شد که در رأس شورشیان ینی چریها بودند. درنتیجه سلطان از مقام خود خلع و کشته شد. کره: در اوایل قرن هفدهم میلادی کره تابع دولت چین شد و از این زمان به نحوی از ارتباط با دنیای خارج محروم گردید و مشهور به کشوری منزوی شد. هندوستان: فرمانروای تیموریان هند در این زمان شاه جهان پادشاه است. در سال ۱۶۳۱ م. همسر محبوبش به نام ممتاز محل، هنگام وضع حمل در برهانپور درگذشت و بعداً تاجمحل را به یادبود وی بنا نهاد. در سال ۱۶۳۶ م. پسر سوم خود را به نام اورنگ زیب به نیابت سلطنت خود در دکن منصوب کرد. در سال ۱۶۳۸ م. درنتیجه اقدام خائنانه علی مردان خان مأموران شاه جهان، قندهار را تصرف کردند.
افریقا
حبشه: در سال ۱۶۳۳ م. بار دیگر کلیسای قبطی در حبشه فعالیت خود را آغاز کرد. سنگال: فرانسویها در سال ۱۶۳۸ م. سن-لوئی را بر مصب رود سنگال تأسیس کردند.
اروپا
اسپانیا: شاه اسپانیا در این زمان فیلیپ چهارم است (۱۶۲۱ – ۱۶۶۵ م.) که در جنگ با فرانسه شکست خورد. مردم پرتغال با استفاده از این اوضاع در سال ۱۶۴۰ م. انقلاب کردند و ژان چهارم را به سلطنت برداشتند. کاتالونیا نیز قیام کرد و مدتی تحت اشغال فرانسه درامد.
انگلستان: پادشاه این زمان انگلستان چارلز اول است (۱۶۲۹ – ۱۶۴۹ م.) که در سالهای ۱۶۲۵ و ۱۶۲۶ م. پارلمان را منحل کرد و تا سال ۱۶۴۰ م. بدون پارلمان فرمانروایی کرد و در آن سال به علت درگیری که با اسقفهای اسکاتلند پیدا کرد، برای تأمین هزینه این جنگ پارلمان را گشود چون پارلمان اعطای پول را موقوف به این کرد که قبلاً رفع شکایت بشود، شاه آن را منحل کرد و کوشید که بدون پارلمان جنگ را ادامه دهد ولیکن موفق نشد و ناچار در همان سال پارلمان معروف به پارلمنت طویل را دعوت کرد. این پارلمان گرفتن مالیات را بدون تصویب پارلمان غیرقانونی اعلام کرد و رای داد که پارلمان را بدون اینکه خود تصویب کند، نمیتوان منحل کرد. چارلز چون در موقعیت بحرانی قرارگرفته بود، از در موافقت درآمد ولی ملکه با کمک ارتش مشغول توطئه برای برانداختن پارلمان شد. در سال ۱۶۴۱ م. ایرلندیها ایالت الستر پروتستانها را قتلعام کردند و چارلز بنا حق مورد سوءظن قرار گرفت. اقدام چارلز برای دستگیر کردن چند تن از نمایندگان مخالف، وقوع جنگ داخلی را تسریع کرد. در اوت ۱۶۴۲ م. چارلز به پارلمان اعلانجنگ داد. بوهم و مجارستان: پادشاه بوهم و مجارستان در این زمان فردیناند دوم است.
پرتغال: پادشاه پرتغال در این زمان، ژان چهارم است (۱۶۴۰ – ۱۶۵۶ م.) که وی از اعقاب مانوئل اول و از شاخه فرزندان نامشروع ژان اول بود. پروس و اتریشه هنگام جلوس فردریک ویلهم در سال ۱۶۴۰ م. به تخت سلطنت سرزمینهای متفرق خاندان هوهنزولرن درنتیجه جنگ ۳۰ ساله ویران و خالی از سکنه بود. فردریک ویلهلم بهتدریج سپاهی آماده ساخت و روابط خود را با سوئد، فرانسه و هلند بهبود بخشید. در صلح و ستفالی، پومرانی شرقی و اراضی دیگر به او واگذار شد. دانمارکی: پادشاه دانمارک در این زمان کریستیان چهارم است. (۱۵۸۸ – ۱۶۴۸ م.) روسیه: تزار روسیه در این زمان میخائیل رومانوف است. (۱۶۱۳ – ۱۶۴۵ م.) سوئد: پادشاه سوئد در این زمان گوستاو دوم است (۱۶۱۱ – ۱۶۳۲ م.) که یکی از بزرگترین سرداران دوران خود محسوب میشود. بعد از درگذشت وی دخترش کریستینا به سلطنت نشست. (۱۶۳۲ – ۱۶۵۴ م.)
فرانسه: پادشاه فرانسه از سلسله بوربون در این زمان لوئی سیزدهم است. (۱۶۱۰ – ۱۶۴۳ م.) در سال ۱۶۳۰ م. ماری دو مدیسی مادر شاه برکناری ریشلیو را از او خواست لیکن لوئی گذشته از اینکه ریشلیو را عزل نکرد، به تبعید مادر خود مبادرت نمود.
لهستان: شاه لهستان در این زمان سیگسموند سوم است (۱۵۸۷-۱۶۳۲ م.) که در سال ۱۵۸۶ م. بعد از درگذشت استفان باتوری به سلطنت لهستان انتخاب شد.
ممالک متحده آمریکای شمالی: نوع دیگر مهاجرنشینهای ممالک متحده امریکا مهاجرنشین پیرایشگران بود که اولین آن را در سال ۱۶۳۰ م. در خلیج ماساچوست تأسیس کردند و خود مهاجران آن را اداره میکردند.