بعد از مرگ امیر تیمور، بر سر جانشینی او بین پیرمحمد نوهاش و شاهرخ فرزندش نزاع درگرفت و سرانجام سلطنت نصیب میرزا شاهرخ شد. وی در سال ۸۰۹ هجری مازندران و در سال ۸۱۱ هجری کرمان و در سال ۸۱۹ هجری آذربایجان را فتح کرد و در سال ۸۲۳ هجری قرایوسف ترکمان و پسرش اسکندر را شکست داد و بر آنها غالب شد. شاهرخ هرات را پایتخت خود قرار داد و برای جبران خرابیهای دوران پدرش امیر تیمور کوشش زیاد کرد. میرزا شاهرخ معاصر است با ابوسعید پسر پیر احمد (۸۲۰ ه.ق.) و شاه حسین پسر ابوسعید و غیاثالدین کیکاووس پسر هوشنگ (۸۲۷ ه.ق.) از اتابکان لر بزرگ و سید احمد پسر ملک عزالدین (۸۰۷-۸۱۵ ه.ق.) و شاه حسین عباسی (۱۵ ۸-۸۷۳ ه.ق.) از اتابکان لر کوچک و سلطان احمد پسر شیخ اویس (۷۸۴ – ۸۱۳ ه.ق.) و شاه ولد پسر شیخ علی ابن شیخ اویس (۸۱۳ – ۸۱۴ ه.ق.) و سلطان اویس پسر شاه ولد (۸۱۴ – ۸۲۴ ه.ق.) و سلطان محمود پسر شاه ولد (۸۲۴ – ۸۲۷ ه.ق.) و سلطان حسین پسر علاءالدوله ابن سلطان احمد (۸۲۶ – ۸۳۶ ه.ق.) از امرای ایلکانی و پیرک شاه پسر لقمان شاه (۷۹۰ – ۸۱۰ ه.ق.) و سلطانعلی پسر پیرک شاه (۸۱۰ – ۸۱۲ ه.ق.) از امرای طغا تیموری و قرا یوسف پسر قرا محمد (۸۱۰- ۸۲۳ ه.ق.) و اسکندر پسر قرایوسف (۸۲۳ -۸۳۹ ه.ق.) و جهان شاه پسر قرایوسف (۸۳۹-۸۷۲ ه.ق.) از امرای قراقویونلو. مهمترین حوادثی که در دوران سلطنت میرزا شاهرخ و معاصران او در سایر کشورهای جهان آن روز به وقوع پیوست، به شرح زیر است:
آسیا
افغانستان: افغانستان در تصرف شاهرخ بود. (۱۴۰۴-۱۴۴۶ م.) در دوران سلطنت شاهرخ بهتدریج خرابیهای دوران امیر تیمور ترمیم شد. چین: در چین سلسله مینک حکومت میکرد. (۱۳۶۸ – ۱۶۴۴ م.) بعد از مرگ یونگ لو (۱۴۲۴ م.) سلسله مینگ فاقد شخصیتی ممتاز بود و مدت دو قرن درباریان متوسطالحال بر چین حکومت کردند. در این دوره در سال ۱۴۲۱ م. پایتخت از نانکینگ به پکن منتقل شد. در همین دوره پای اروپاییان به چین باز شد. ضمناً متذکر است که کشور آنام تا ۱۴۲۸ م. در تصرف چین بود. دهلی: شاخه دیگری از سلاطین دهلی، سلسله ساوات است که مؤسس آن خضر خان است. (۸۱۷ ه.ق.) (۱۴۱۴ م.) امیر تیمور پس از فتح دهلی، مسولتان را به وی واگذشت. بعد از درگذشت محمود تغلق (سلسله تغلقیه) در سال ۱۴۱۴ م. دهلی را تصرف کرد. خضر خان به نام تیمور و شاهرخ حکومت راند. عنوان شاهی بر خود ننهاد بلکه خویشتن را به داشتن عنوان رایت اعلی راضی ساخت.. پس از وی معزالدین مبارکشاه دوم، زمام امور را به دست گرفت. (۸۲۴- ۸۳۸ ه.ق.) (۱۴۲۱ – ۱۴۳۵ م.) جانشین وی سید محمد ابن فرید است. (۸۳۸ – ۸۳۹ ه.ق.) (۱۴۳۵ – ۱۴۴۶ م.) و بعد از وی زمام امور به دست علاءالدین عالم شاه افتاد. (۸۴۹ – ۸۵۵ ه.ق.) (۱۴۴۶ – ۱۴۵۱ م.). عثمانی: پس از مراجعت امیر تیمور از آسیای صغیر اوضاع سیاسی این سرزمین دستخوش نابسامانیهایی گردید. پسران بایزید اول ازجمله سلیمان، عیسی، موسی و محمد مدت ۱۱ سال بر سر سلطنت با یکدیگر جنگیدند تا سرانجام محمد (۱۴۰۳ – ۱۴۲۱ م.) صاحب تخت و تاج شد. بعد از مرگ وی سلطنت به پسرش مراد دوم معروف به مراد نمازی رسید. (۱۴۲۱ – ۱۴۵۱ م.) مراد در روملیا و آناتولی متصرفات خود را توسعه داد و چندین شهر از شهرهای شبهجزیره پلو پونز را فتح کرد و در سال ۱۴۳۰ م. شهر سالونیک را ضمیمه متصرفات خود نمود. بلگراد محاصره شد، لیکن سپاهیان ترک از پادشاه مجارستان شکست خوردند و مراد مجبور به عقد قرارداد صلح گردید. (۱۴۴۴ م.) پسازاین حادثه مراد از سلطنت دست برداشت و محمد (فاتح) پسر خود را بهجای خویش منصوب کرد. در این گیرودار مجارها با سپاهی زیاد به متصرفات عثمانی حمله کردند، مراد ناچار گوشهگیری را کنار گذاشته، به مقابله سپاهیان مجارستان شتافت. در جنگ عظیم وارنا مجارها متحمل شکست سختی شدند و لادیسلاوس سوم پادشاه مجارستان در این جنگ کشته شد.
کامبوج: در نیمه دوم قرن چهاردهم میلادی ناحیه کامبوج مورد هجوم مکرر تایها قرار گرفت و قدرت خمرها رو به انحطاط گذاشت. در سال ۱۴۳۴ م. خمرها پایتخت خود را به پنوم پن منتقل کردند. کره: در این زمان سلسلهای در کره سلطنت داشت. (۱۳۹۲ – ۱۹۱۰ م.) مالوا (بخش قدیمی مرکز هندوستان): محمود خلجی مؤسس و اولین سلطان خلجیان مالوا است. (۱۴۳۶ – ۱۴۶۹ م.) وی پسر ملک مغیث و خواهرزاده دلاور خان است که پس از مسموم نمودن عموزاده خود محمد غوری فرمانروای مالوا شد. یمن: بعد از انقراض رسولیان، بنی طاهر جانشین آنها شدند. (۸۵۰ – ۹۲۳ ه.ق.) (۱۵۱۷-۱۴۴۶ م.) مؤسس آن صلاحالدین عامر اول است. (۸۵۰ ه.ق.) (۱۴۴۶ م.)
افریقا
تونس: فرمانروای سلسله بنی حفص در این زمان محمد چهارم است. (۸۳۷ ه.ق.) (۱۴۳۳ م.) جانشین وی ابو عمر عثمان است. (۸۳۹ ه.ق.) (۱۴۳۵ م.) مراکش: فرمانروای بنی مرین در این زمان ابوسعید است. (۸۱۱ ه.ق.) (۱۴۰۸ م.) جانشین وی در سال ۸۱۹ هجری (۱۴۱۶ م.) سعید و در همان سال یعقوب است. در سال ۸۲۷ هجری (۱۴۲۴ م.) زمام امور به دست عبدالله افتاد. در سال ۸۱۸ هجری (۱۴۱۵ م.) پرتغالیها سته را تصرف کردند که براثر این حمله احساسات مسلمانان علیه مسیحیان تحریک شد و منجر به اعلام جهاد علیه کافران گردید و این حادثه انتقال قدرت واقعی را به دست بنو وطاس که شاخه فرعی بنی مرین بود و در دوران فرمانروایی بنی مرین صاحب مقامات عالی شده بودند، هموارتر گردانید. مصر: فرمانروای ممالیک برجی در این زمان عزالدین عبدالعز است. (۸۰۸ ه.ق.) (۱۴۰۵ م.) جانشین وی ناصرالدین تاج است. (۸۰۹ ه.ق.) (۱۴۰۶ م.) در سال ۸۱۵ هجری (۱۴۱۲ م.) دو نفر یکی بعد از دیگری زمام امور را به دست گرفتند، یکی مستعین (خلیفه عباسی) و دیگری شیخ مؤید. در سال ۸۲۴ هجری (۱۴۲۱ م.) افراد دیگری زمام امور را در دست داشتند، از جمله سیفالدین ططار و ناصرالدین محمد و بعد از اینها سیفالدین برس بیک زمام امور را به دست گرفت که وی ملقب به الملک الاشرف ابو النصر است. (۸۲۵ – ۸۴۱ ه.ق.) (۱۴۳۱ – ۱۴۳۷ م.) وی از صفات عالیه انسانی عاری بود، روح استبداد و خودسری و زورگویی بر وجودش غلبه داشت، در دوران زمامداری خود به خدمت مسیحیان و یهودیانی که در ادارات دولتی شاغل خدماتی بودند، خاتمه داد. در این دوران فساد در دستگاهها رواج داشت. سرانجام به مرض طاعون درگذشت، بعد از وی جمالالدین یوسف و سیفالدین، حقمق قدرت را در دست داشتند. (۸۴۲ ه.ق.) (۱۴۳۸ م.)
اروپا
آلبانی: اسکندر بیگ در سال ۱۴۴۳ م. از عثمانی به رومانی گریخت و خود را امیر آلبانی اعلام نمود که در این راه از حمایت دولت ونیز نیز برخوردار شد. آراگون: شاه آراگون و سیسیل در این زمان فردیناند اول است. (۱۴۱۲ – ۱۴۱۶ م.) وی پسر دوم ژان اول کاستیل و جانشین مارتین اول آراگون است. در سال ۱۴۰۶ م. به سبب کودکی، ژان دوم که از بستگانش بود، نایبالسلطنه کاستیل شد. در سال ۱۴۱۰ م. یکی از شهرهایی را که در تصرف مسلمانان بود، از آنها بازگرفت و مدعی سلطنت آراگون شد. در سال ۱۴۱۲ م. به سلطنت انتخاب شد. جانشین وی پسرش آلفونسوی پنجم است. آلمان: پادشاه آلمان در این زمان سیگیسموند است. (۱۴۱۰ – ۱۴۳۷ م.) که از طرف شاهزادگان منتخب، برگزیده شد. بعد از درگذشت وی سلطنت به آلبرشت دوم رسید (۱۴۳۸ – ۱۴۳۹ م.) و بعد از او سلطنت آلمان نصیب فردریک سوم شد (۱۴۴۰ – ۱۴۹۳ م.) وی از بستگان آلبرشت بود و درنتیجه ریاست خاندان هابسبورک به او محول شد. اتریش، از سال ۱۴۳۸ م؛ که آلبرشت دوم پادشاه بوهم و مجارستان و امپراتور امپراتوری مقدس روم شد، اصطلاح خاندان پادشاهی اتریش با خاندان هابسبورک مترادف شد. بعد از درگذشت آلبرشت دوم در سال ۱۴۳۹ م. فردریک سوم که از خویشاوندان آلبرشت بود، به ریاست خاندان هابسبورک رسید و در سال سلطنت آلمان انتخاب شد. اسکاتلند: پادشاه اسکاتلند در این زمان رابرت مسوم است. (۱۳۹۰ – ۱۴۰۶ م.) به علت اینکه از سلامتی جسمانی برخوردار نبود برادرش رابرت استوارت قدرت را در دست داشت. رابرت مسوم که تصور میکرد بعد از وی برادرش استوارت درصدد کشتن جیمز اول پسر وی برمیآید در سال ۱۴۰۶ م. او را به فرانسه فرستاد، اما توسط انگلیسها دستگیر شد و تا سال ۱۴۲۲ م. زندانی بود. در سال ۱۴۲۴ م. به اسکاتلند بازگشت. جانشین وی پسرش جیمز دوم است.(۱۴۳۷ – ۱۴۶۰ م.) انگلستان: پادشاه انگلستان از خاندان لنکستر در این زمان هنری چهارم است. (۱۳۹۹ -۱۴۱۳ م.) وی بر تمام مشکلات فایق آمد، لیکن مرگ امانش نداد. بعد از وی پسر بزرگش هنری پنجم به سلطنت نشست. (۱۴۱۳ – ۱۴۲۲ م.) وی مصمم شد سرزمینهایی را که اجدادش در فرانسه در تصرف خود داشتهاند، بار دیگر به دست آورد. به همین علت آماده حمله به فرانسه شد و با اتخاذ این تصمیم، جنگ صدساله دوباره شروع شد. اولین حمله را در سال ۱۴۱۵ م. آغاز کرد و رهسپار کاله گردید و در همین سال ۱۴۱۵ م. قوای فرانسه را در آزنکور در هم شکست و در سال ۱۴۱۷ م. لشکرکشی دیگری به فرانسه کرد. درنتیجه، نرماندی در تصرف انگلستان باقی ماند. در سال ۱۴۲۰ با کاترین والوائی دختر شارل ششم فرانسه ازدواج کرد و از این وصلت صاحب پسری شد که بعداً بهعنوان هنری ششم شاه انگلستان شد. بههرحال هنری در سال ۱۴۲۰ م. وارد پاریس شد و یک سال بعد بهاتفاق همسرش به انگلستان بازگشت و بعد از چندی درگذشت. هنری در دوران سلطنت خود انگلستان را از هرجومرج دوران پدرش نجات داد و تمام فعالیت او صرف این مهم شد که سرزمینهای انگلستان در فرانسه را که حق خود میدانست، به دست آورد. وی دارای شخصیتی ممتاز بود. موفقیتهایی که در جنگ با فرانسه به دست آورد، اهمیت اجتماعی او را دوچندان کرد. مضافاً بر اینها توجه وی به حفظ و حمایت قشر محروم جامعه، وی را یکی از قهرمانان ملی ساخته بود. با تمام این اوصاف، هزینه سنگین جنگها کشور انگلستان را با بحرانهای سخت اقتصادی مواجه کرد. بعد از مرگ وی یگانه پسرش هنری ششم که بیش از ۹ ماه نداشت، به سلطنت رسید. (۱۴۲۲ – ۱۴۶۱ م.) هنگامیکه پدربزرگش شارل ششم پادشاه فرانسه درگذشت، انگلیسها هنری ششم را به استناد پیمان تروآ شاه فرانسه خواندند، لیکن فرانسویها شارل هفتم پسر شارل ششم را به سلطنت برداشتند. انگلیسها در سال ۱۴۲۹ از ژاندارک شکست خوردند و بر آن شدند تا مستملکات فرانسوی خود را با به تخت نشاندن هنری بهعنوان شاه فرانسه در پاریس (۱۴۳۱ م.) حفظ کنند، اما موفق نشدند. شورش جک کید یکی از شورشهایی بود که در اثر نارضایتی از حکومت جدید در انگلستان درگرفت. نزاع بین گروههای مختلف سرانجام منجر به جنگ بین دو سلسله لنکستر و یورک گردید که به جنگ دوگل سرخ، معروف است.
بوهم: شاه بوهم در این زمان ونسلاوس است. (۱۳۷۸ – ۱۴۱۹ م.) پرتغال: پادشاه پرتغال در این زمان ژان اول است. (۱۳۸۵ – ۱۴۳۳ م.) دوران سلطنت ژان یکی از درخشانترین ادوار قرونوسطایی پرتغال محسوب میشود. اصلاحات چشمگیر و بنیادی ژان باعث محبوبیت روزافزون وی شد. پسرانش ازجمله هنری دریانورد یکی از عوامل مهم به وجود آمدن قدرت دریایی و استعماری پرتغال به شمار میروند. مضافاً بر این کوشش خستگیناپذیر دریانوردانی چند ازجمله واسکودوگاما و آلمیدا و آلبوکرک پرتغال را به یکر، از بزرگترین کشورهای تجارتی جهان آن روزی تبدیل کرد. در سال ۱۴۱۸ م. شاهزاده هنری پسر ژان نخستین هیئت اکتشافی خود را روانه کرد و در سال ۱۴۳۴ م. پرتغالیها از دماغه مخوف بوخادور گذشتند و در سال ۱۴۴۵ م. از دماغه سبز (رأس الاخضر) عبور کردند (غربیترین نقطه افریقا بر ساحل سنگال) و جزایری را به همین نام زیر سلطه خود درآوردند. بعد از ژان اول سلطنت به پسر بزرگ او یعنی دو ارته رسید (۱۴۳۱ – ۱۴۳۸ م.) که معروف به پادشاه فیلسوف است. معروفیت و شهرت وی بیشتر به علت فضل و دانش او بود و در مقابل این محسنات عالی، در مملکتداری ناتوان بود. بعد از وی آلفونسوی پنجم به سلطنت نشست. دانمارک: پادشاه دانمارک در این زمان ملکه مارگریت است (۱۳۵۳ – ۱۴۱۲ م) که ملکه دانمارک و نروژ و سوئد نیز است. وی دختر والدمار چهارم است. روم شرقی: امپراتور روم شرقی در این زمان یوحنای هفتم است. (۱۳۹۹ – ۱۴۲۵ م.) بعد از او یوحنای هشتم به سلطنت نشست. (۱۴۲۵ – ۱۴۴۸ م.) صربستان: در سال ۱۴۰۹ م. ترکها صربستان را ضمیمه قلمرو خود کردند. فرانسه: پادشاه فرانسه در این زمان شارل ششم است. (۱۳۸۰ – ۱۴۲۲ م.) لشکرکشی هنری پنجم پادشاه انگلستان به فرانسه باعث آشفتگی و هرجومرج در این کشور شد. سرانجام شارل پیمان اهانتبار تروآ را در سال ۱۴۲۰ م. پذیرفت و هنری پنجم پادشاه انگلستان را جانشین خود قرارداد. بعد از شارل ششم پسرش شارل هفتم به سلطنت رسید. (۱۴۲۲ – ۱۴۶۱ م.) برخلاف عهدنامه تراوا که وی را از سلطنت محروم میساخت بعد از درگذشت پدرش خود را شاه خواند و در ناحیه جنوبی رودخانه لوار فرمانروایی کرد. قسمتهای شمالی تحت تصرف هنری ششم پادشاه انگلستان بود. شارل در قلمرو خود قدرت چندانی نداشت و ازهرجهت تحت تأثیر درباریان فاسد و سوءاستفاده جو، بود. جنگهای وی با انگلستان صورت جدی نداشت تا سرانجام براثر تحریکات ژاندارک در سال ۱۴۲۹ م. در رنس تاجگذاری کرد.
لهستان: پادشاه لهستان در این زمان لادیسلاوس یاگیلو است. (۱۳۸۶ – ۱۴۳۴ م.) بعد از وی پسرش لادیسلاوس سوم جانشین او شد. (۱۴۳۴ – ۱۴۴۴ م.) او در مدت سلطنت خود دو بار با ترکان عثمانی جنگید. در جنگ اول پیروز شد، لیکن در جنگ دوم شکست خورد و کشته شد.
مجارستان: پادشاه مجارستان در این زمان لادیسلاوس سوم است. (۱۴۴۰- ۱۴۴۴ م.)
ناپل: پادشاه ناپل در این زمان لانسلو است (۱۳۸۶ – ۱۴۱۴ م.) وی پسر شارل سوم است. دوران سلطنت او یکسره در جنگ با لوئی دوم سپری شد. پسر و جانشین لوئی دوم لوئی سوم است. (۱۴۱۷ – ۱۴۳۴ م.)