پس از درگذشت بلاش، مدتی بر سر تصرف تخت و تاج، بین پسرانش بلاش پنجم و اردوان پنجم نزاع درگرفت. سرانجام مقرر شد که بلاش در بابل و اردوان در ممالک غربی ایران سلطنت کند. باز هم اختلاف باقی ماند و جنگ خانگی شروع شد. هنگامی که کاراکالا امپراتور روم از این وضع اطلاع پیدا کرد، فوقالعاده مسرور شد و سفیری نزد اردوان فرستاد و تقاضا کرد که با دختر اردوان ازدواج کند و پس از مذاکرات زیاد قرار شد که امپراتور روم برای بردن زن خود شخصاً به ایران مسافرت کند. هنگامی که اردوان با همراهان خود به چادرهای امپراتور وارد شدند، رومیها ناگهان بر آنان تاختند و عده زیادی در این گیرودار کشته شدند. تنها اردوان، جان بهسلامت برد. طولی نکشید که در سال ۲۱۷ میلادی کاراکالا در نزدیک وان کشته شد. ماکرینوس جانشین کاراکالا حاضر به بستن معاهده صلح با ایران شد اما چون پیشنهاد وی عملی نشد، جنگ سختی بین دولتهای ایران و روم درگرفت که به غلبه سپاه ایران منتهی شد. رومیها پسازاین شکست تقاضای صلح کردند و مقرر شد که مبلغ قابلتوجهی بهعنوان غرامت جنگی به دولت ایران بپردازند. در سال ۲۱۸ میلادی اردوان بر بلاش غلبه کرد و در حقیقت، ابتدای سلطنت او از همین تاریخ شروع میشود. در سال ۲۲۴ میلادی اردشیر پاپکان، اردوان را بهسختی شکست داد و بدین ترتیب سلسله اشکانی منقرض شد. چین: در چین سلسله هان اخیر سلطنت میکرد (۲۵ – ۲۲۰ م) که این سلسله در دوران سلطنت بلاش پنجم و اردوان پنجم منقرض شد و سلسله سه پادشاهی جانشین آن گردید (۲۲۰-۲۶۵ م.) وجهتسمیه آن به سه پادشاهی اینکه در آن زمان چین به سه مملکت تقسیم شده بود: وی (Wey) که مشتمل بر نواحی شمالی و بیشتر سرزمین کره بود، شو (Su) و وو (Wu). در اوایل دوران سلطنت سه پادشاهی، مملکت شو، توسعه زیادی یافت و کشور برمه ایالت یونان کنونی را نیز شامل میشد اما بعداً مملکت «وی» قدرت یافت. روم: امپراتور روم سوروس بود (۱۹۳ – ۲۱۱ م.) در سال ۲۰۰۸ میلادی رهسپار بریتانیا شد و اسکاتلند را میدان تاختوتاز خود قرار داد و عاقبت در یورک درگذشت. بعد از وی امپراتوری نصیب کاراکالا شد (۲۱۱ – ۲۱۷ م.) که برادر خود را که با وی در سلطنت شریک بود، در سال ۲۱۳ میلادی کشت. هنگامی که از سپاهیانش اردوان پنجم پادشاه اشکانی شکست خورده و در حال عقبنشینی بودند در حران توسط ماکرینوس کشته شد و امپراتوری به ماکرینوس رسید (۲۱۷ – ۲۱۸ م.) که در دوران کوتاه زمامداری خود با حذف قسمتی از مالیاتها توجه مردم را به خود جلب کرد. در جنگ با اردوان پنجم بهسختی شکست خورد و به سوریه فرار کرد. در آن محل سربازانش علیه او سر به شورش برداشتند و هلیوگابالوس را به امپراتوری برگزیدند. (۲۱۸ – ۲۲۲ م.) به استناد گفته مادرش پدر وی کاراکالا بود. حکومتش به علت بیقیدوبندی در زندگی خصوصی و خانوادگی، شهرت داشت. وی براثر شورش پاسدارانش کشته شد. بعد از او الکساندر سوروس به امپراتوری رسید (۲۲۲-۲۳۵ م.) که مردی متقی و پرهیزکار و ساعی بود. با تمام این اوصاف از برقراری نظم و انضباط در میان سپاهیان، ناتوان بود و سرانجام براثر شورش سپاهیان، ماکسیمینوس به امپراتوری رسید (۲۳۵- ۲۳۸ م.) که بر ژرمنها غلبه کرد ولی گوردیانوس اول او را برانداخت و خود زمام امور را در سال ۲۳۸ میلادی به دست گرفت. چون فردی بذال و بخشنده بود به همین علت در بین مردم محبوبیت زیادی یافت و بعد از چندی پسرش گوردیانوس دوم را در امپراتوری با خود شریک گردانید. بعد از وی گوردیانوس سوم به امپراتوری رسید (۲۳۸ – ۲۴۴ م.) که توسط فیلیپ عرب کشته شد و فیلیپ عرب، خود جانشین او گردید (۲۴۴ – ۲۴۹ م.)