طایفه قاجار مردمی از نژاد مغول هستند که در زمان لشکرکشی چنگیز خان همراه او از مغولستان به آسیای غربی آمدند و در ایران و ارمنستان ساکن شدند. این طایفه به تیرههایی چند تقسیم شدند، فتحعلی خان قاجار رئیس تیره اشاقه باش بود که هنگام سلطنت شاهطهماسب دوم به خدمت او پیوست و به مقام سپهسالاری رسید، اما طولی نکشید که به تحریک نادر کشته شد. فرزندش محمدحسن خان در تمام مدت زمامداری نادر در صحرای ترکمن متواری بود و بعد از کشته شدن نادر یکی از مدعیان سلطنت شد. در زمان کریمخان، همانطور که گفته شد، بهفرمان خان زند، فرزند محمدحسن خان یعنی آغامحمدخان روانه شیراز شد و بعد از مرگ کریمخان از شیراز گریخت و خود را به گرگان رسانید و با استفاده از هرجومرج این دوران، گرگان، مازندران و گیلان را تصرف کرد و سپس مشغول زدوخورد با جانشینان کریمخان شد و پس از برانداختن مخالفان خود، در نوروز ۱۲۰۰ هجری در تهران پادشاهی خود را اعلام کرد و بعد از غلبه بر لطفعلیخان و انقراض سلسله زندیه متوجه شمال ایران شد، زیرا شروان و گرجستان در دوران صفویه تابع دولت ایران بودند. در دوران هرجومرج، جانشینان کریمخان سر به شورش برداشتند. برای سرکوبی آنها در سال ۱۲۰۹ هجری آغامحمدخان از راه آذربایجان رهسپار گرجستان شد و هراکلیوس والی گرجستان را که خود را تحتالحمایه کاترین امپراتور روس کرده بود، مغلوب ساخت و پس از غارت تفلیس به تهران برگشت. او بااینکه در سال ۱۲۰۰ هجری پادشاهی خود را اعلام کرده بود، از تاجگذاری خودداری میکرد تا اینکه در رمضان سال ۱۲۱۰ بنا به درخواست مکرر مردم راضی شد که مراسم تاجگذاری را برگزار کند. در همین سال خراسان را از تصرف شاهرخ فرزند رضا قلی میرزا درآورد و بعد از خاتمه کار خراسان، در اواخر سال ۱۲۱۱ هجری برای سرکوبی روسها که در اواخر سلطنت کاترین به تفلیس و گرجستان لشکر اعزام کرده بودند، عازم آن نواحی شد و پس از عبور از رود ارس قلعه شوشی را تسخیر کرد، اما در همین محل به دست چند تن از ملازمان خود کشته شد. قسمتی از حوادث جهانی آن روز که در دوران سلطنت جانشینان کریمخان زند به وقوع پیوست گفته شد، اینک دنباله حوادثی که بعد از انقراض سلسله زندیه از سال ۱۲۰۹ هجری تا کشته شدن آغامحمدخان در جهان روی داد، چنین است:
آسیا
افغانستان: شاه افغانستان در این زمان، زمانشاه است (۱۷۹۲ – ۱۸۰۰ م.)
تایلند: پادشاه تایلند رامای اول است (۱۷۸۲ – ۱۸۰۹ م.)
چین: در چین سلسله چینگ (منچو) سلطنت میکرد (۱۶۴۴ – ۱۹۱۲ م.). مقارن سلطنت آغامحمدخان در سال ۱۷۹۶ م. چین لونگ امپراتور معروف سلسله منچو درگذشت. میتوان گفت که در دوره امپراتوری سلسله چینگ اصلاحات زیادی در امور اجتماعی ان سرزمین به عمل آمد.
عثمانی: در دوران سلطنت آغامحمدخان در عثمانی سلطان سلیم سوم حکومت میکرد (۱۷۸۹ – ۱۸۰۵ م.)
عربستان سعودی: فرمانروای آل سعود در این زمان عبدالعزیز ابن محمد ابن سعود است
اروپا
اسپانیا: پادشاه اسپانیا در این زمان کارلوس چهارم است (۱۷۸۸ – ۱۸۰۸ م.) در سال ۱۷۹۵ م. از اتحادیه اولی که علیه ناپلئون بناپارت منعقدشده بود خارج گردید و بهموجب عهدنامه سال ۱۷۹۶ ایلدفونسو با فرانسه متحد شد. روسیه: تزار روسیه در این زمان کاترین دوم است (۱۷۶۲ – ۱۷۹۶ م.) وی در سن ۶۷ سالگی بر اثر سکته درگذشت. بعد از مرگ وی پسرش پاول جانشین او شد (۱۷۹۶ – ۱۸۰۱ م.) کاترین سخت از این پسر متنفر بود و مدعی بود که پاول فرزند شوهرش پطر سوم نیست و کوشید تا او را از جانشینی محروم سازد. سوئد: شاه سوئد در این زمان گوستا و چهارم است (۱۷۹۲ – ۱۸۰۹ م.) فرانسه: پادشاه اسمی فرانسه در این زمان لوئی هفدهم است (۱۷۹۳ – ۱۷۹۵ م.) که توسط انقلابیان به زندان افتاد و در همان زندان کشته شد و یا به گفتهای ناپدید گردید. درباره قتل وی داستانهای زیادی گفتهشده است. در سال ۱۷۹۵ م. مجلس کنوانسیون پس از یکرشته اصلاحات داخلی درزمینهٔ آزادی مذهب و تصویب تعلیمات اجباری مجانی و توسعه فرهنگ و یکشکل کردن اوزان و مقادیر منحل شد و طبق قانون اساسی جدید پنجتن به نام هیئتمدیره از طرف مجلس سنا انتخاب گردید که بهجای کنوانسیون کشور را اداره کند. در دوره حکومت هیئتمدیره، جنگ با بیگانگان همچنان ادامه داشت و اغتشاشات داخلی و زدوخورد احزاب باعث کودتاهای متعددی از طرف سرداران سپاه گردید. در سال ۱۷۹۶ م. فرماندهی دستهای کوچک از لشکریان فرانسه در نبرد علیه اتریش به ناپلئون بناپارت واگذار شد و او درنتیجه پیروزیهایی که به دست آورد بهزودی مشهور شد و تا آنجا قدرت یافت که زمام امور فرانسه را در دست گرفت و چون طبعاً خودخواه و مستبد بود در مدتی کوتاه همه زحمات انقلابیان را زیر پا گذاشت و خود را امپراتور خواند. لهستان: پادشاه لهستان در این زمان استانیسلاس دوم است.
آمریکا
آرژانتین: دیکتاتور آرژانتین در این زمان خوان مانوئل روساس است.
ممالک متحده آمریکا: رئیسجمهور این زمان ممالک متحده امریکای شمالی، جورج واشنگتن است (۱۷۸۹ – ۱۷۹۷ م.).