بعد از درگذشت قباد، پسرش انوشیروان به تخت نشست. در سال ۵۲۹ م. درنتیجه تعطیلی مدرسه آتن و تعدیاتی که نسبت به حکمای آن محل شد، هفت تن از فیلسوفان یونان به دربار انوشیروان آمدند. در سال ۵۳۴ م. با یوستینیانوس اول امپراتور روم جنگید و بهموجب عهدنامهای که بین دولتهای ایران و روم بسته شد، مقرر گردید که دولت روم سالیانه خراجی به دولت ایران بپردازد. در سال ۵۴۰ م. براثر بروز اختلاف بین غسانیها و ملوک حیره، دومین جنگ بین ایران و روم درگرفت. در سال ۵۴۵ م. بین دولتهای نامبرده، متارکه جنگ اعلام شد و در سال ۵۶۱ م. پیمان صلح قطعی به مدت پنجاه سال بین ایران و روم بسته شد. انوشیروان پس از اتحاد با ترکها اقوام هیاطله را بهسختی شکست داد. در سال ۵۵۷ م. نوبت به ترکها رسید که آنها را نیز شکست داد. در این زمان قدرت انوشیروان تا نواحی یمن توسعه یافت و در سال ۵۷۰ م. پس از راندن حبشیها از یمن انوشیروان وهرز یکی از سرداران نامی ایران را به حکومت یمن منصوب کرد. در سال ۵۷۶ م. انوشیروان رومیها را شکست داد و بعدازاین واقعه برای تدارکات جدیدی بهسرعت بهطرف تیسفون رفت اما پس از ورود به پایتخت در سال ۵۷۹ م. درگذشت. در دوران سلطنت انوشیروان یوستینیانوس اولبار دیگر بین سالهای ۵۳۴-۵۳۵ م. ایتالیا را به تصرف خود درآورد. اسپانیا: در دوران سلطنت انوشیروان، آتاناگیلد شاه ویزیگتها (۵۵۴ – ۵۶۷ م.) در اسپانیا بود که به کمک دولت بیزانس به قدرت رسید و قسمتی از جنوب اسپانیا را به آن دولت واگذار کرد. او درباری بسیار باشکوه در شهر تولدو برای خود تشکیل داد.
شاه فرانکها در آن دوران شیلدبر اول بود (۵۱۱ د ۵۵۸ م.) لیبی: و اندالها در قرن پنجم م. لیبی را به تصرف خود درآوردند ولیکن در سال ۵۳۴ م. بلیزاریوس سردار معروف روم آن را به امپراتوری روم شرقی بازگرداند.