بعد از مرگ مهرداد، پسرش فرهاد به تخت نشست و در همین زمان سرزمین سوریه به تصرف برادر دمتریوس درآمد. از طرفی شورش بعضی از نواحی ایران، فرهاد را راضی به بستن معاهده صلح با برادر دمتریوس کرد، اما به دلیل سنگینی شرایط، فرهاد حاضر به بستن عهدنامه نشد و برای جنگافروزی، دمتریوس را از زندان رها ساخت تا مدعی سلطنت برادرش شود. از طرف دیگر به دلیل ظلم سلوکیها اهالی ایران گرایش و توجه بیشتری نسبت به فرهاد پیدا کردند و در چنین وضعی آنتیوخوس با سپاهی زیاد به جنگ فرهاد آمد اما در جنگ کشته شد و از این زمان به بعد سلوکیها دیگر متعرض ایشان نشدند. در همین زمان گرفتاری دیگری برای فرهاد پیش آمد؛ زیرا در جنگ با سلوکیها به سکاها قول داده بود که اگر به وی کمک کنند، پس از خاتمه جنگ مبلغی پول به آنها بپردازد اما بعد از غلبه بر آنتیوخوس از دادن پول به سکاها سرباز زد و در ضمن جنگ با آن قوم کشته شد.